تشنه ام
تا هم مرامٍ شهرتی باشم که دارم.
روزگاری نیست که باور کنند کنار چشمه ای و تشنه.
تا هم مرامٍ شهرتی باشم که دارم.
روزگاری نیست که باور کنند کنار چشمه ای و تشنه.
چراغ هایت را خاموش نگه دار که شب کورها کمتر بکاوندت
گورها هم.
انکار بینائی نیمه تندرستی است:
آنوقت جماعتی برای عصا کشی ات داوطلبند.
تویی.
از مار خوردن ٫همانقدر افعی ـ
ـکه از خون انسان مکیدن:آدم.
در آن بستر
فرشته ی مردن اگر
آنی امان میدادت٬
حرامزاده ای در آغوش داشت...
... حاصلضرب شست تو در هم خوابه گی٬حتما.
ـآواره در جهنم" جنت آباد" برای نفس کشیدن از هوای دودی اسپند ـ
که هرگزش به فروردین نمی رساند.
( c=نزدیک سحر ـ غسل.)
(d=روز ـ خارجی)
در ۵ از طلوع همسایه خانم را
به قبرستان بردند
در ۵ از غروب
برگشت
مست از بوی قورمه سبزی سرهای سشوار خورده ای که سوراخ شدند.
(g=شب ـ تنها زیر لحاف)
پس از چراغ در فکر علی عسگر همکار.....
......رخوتی به تن یائسه می دهد لابد حتم
۵انگشت هنرمند دارد
خود مشغولی و آبرو داریست دیگر...
(kh=go to c)
همان روز عصر
بوی قورمه سبزی( که حالم از این مثل کهنه شده به هم میخورد)از ته حلق پیرزنها هم می آید اینروزها
واووو طعم دهانش؟:
ای ماااادررر
تن مرد مرده که آتیش نداره
شده دریغ همه ی عمرم این آرزو که مددی بدم پیرمردو
اطواری داره هااا
لقمه نمیزنه از بس که از تن زخم خورده عذاب میکشه این علیسسگر.
همسایه خانم مرده شور ۵۵ ساله ایست
k=end
فراوان ندانسته ام که
کجا را چرا باخته ام
در هیچ چهارخانه ی شطرنجی زین پس
پیاده نخواهم ماند....
...پیشمرگ وزیرانی که بنام دفع بلا از جنگجویان صدقه می گیرند
سهم خود را بر میدارند
و از سهم خدا
سربازان را مواجب میدهند
A2=go to A}
اونو فاش میکنید.به جز دکتر و بیمارستان.
مخصوصا اگه این ناراحتی حادو خاص و کشنده باشه.
من هم قدم زده ام با پیادها
اما میان معبر این روستای دور
پیچیده رنگ زندگی ام را به سادها
خوشحالم از حضور تر و برتر و ترین
قاطی شدن میانه ی هم خانوادها
یک روز در مقابل خاکی ترین متاع
شرمنده بود حجم عظیم اراد ها
اکنون کفاف مستی ما را نمی دهد
شیطانک کپک زده ی توی باد ها
لبخند خاک مال شما شد.تمام.ای...
یک بار زیر تیغ عدم سر نهاد ها
(حرف قافیه-د-با کسره)
روز ۲۸ سپتامبر ۱۹۵۹ نمایندگانی از فدراسیون غواصی کشورهای:آلمان ـ بلژیک ـ یونان ـ ایتالیا ـ یوگوسلاوی ـ موناکو ـ پرتقال ـ ایالات متحده آمریکا و سویس اولین گنگره به نام کنفدراسون مستقل بین المللی را تشکیل دادند تا درباره قوانین و مقررات عملیات های آبی تصمیم گیری کنند.
جلسات دیگری نیز با همین موضوع تشکیل شد و کنفدراسون عملیات زیر آبی جهان نیز به اختصار cmasنام گرفت.
اکنون بیش از ۱۵۰ کشور در پنج قاره جهان عضو کنفدراسیون هستند و سازمانهایی چون یونسکوـ کمیته بین المللی المپیک ـ اتحادیه محافظت محیط زیست جهانی ـ انجمن عمومی فدراسیون های ورزشی و انجمن بازی های بین المللی جهانcmas را به رسمیت میشناسند.
تا در خانه ی ما آمده است
فکر کردم که در خانه ی ما...
اشتباهی به صدا آمده است
فکر کردم که ز ما بیزار است
پی حاجات شما آمده است
.....................
اشتباه از من و او باز این بار
پی رفع گله ها آمده است
طفلکی تا که ببیند ما را
از کجا تا به کجا آمده است
به این اسیر پاپتی کمی هم آب و نان بده
کشیده ام. که درد را به خنده گریه میکنم.
دوای زخم تازه ام ـ شکسته استخوان ـ بده.
سوال می کنی و باز..سوال میکنی ـ وـ باز....
سوال میکنی و باز؟کمی هم امتحان بده.
خودم که خوب دیده ام شکنجه های پیش رو
شمای زخم گرده را در آینه نشان بده.
شکنجه دار آشنـــا به پاس آشنایی ات
کمی ز بار درد را به پشت دیگران بده.
حالم خوش بودهنوز هم هست .همه نوع تبریک را پذیرایم.
اما بعد
چند روزیه که به این داستان فکر میکنم:میشه من امروز از خونه بیرون بیام و هیچ اسلحه ای دست هیچ کسی نبینم؟ به هر دلیل. موجه یا غیر قانونی.دزد یا پلیس.

شهریور و مهر ۸۷ .تمرین برقراری ارتباط در شرایط سخت
او دوست میدارد مرا خواهی نخواهی
وقتی که گرما در پناه اسکناس است
سردی نمی چربد به گرمای نگاهی
روزی فقط یک راه تا او بود اما..
بن بست ها هم میشود گاهی دو راهی
تلفن هم از مد مانده -دیگر این جماعت-
-حتی نمی گیرند ما را اشتباهی.
فکری برایم کرده می گفتم کسی هست.....
......او دوست میدارد مرا خواهی نخواهی......
(اینجا درون تـــــــا کسی امواج کورند-
-لعنت به این فن آوریهای رفاهی)
-----------------------------------------
بوق و کمی بوق و کمی----اینها دگر چیست!
در حال حاضر مشترک در دسترس نیست؟
راننده:سیصد-من:بفرمایید سیصد .
چک چک ددیم.یان یان کلیک.خطها چه تخمیست.
حالا اگر رایانه خانه بسته باشد؟
جان کندم یک پیش فرض احتمالیست
--------------------------------------------
یک تاکسی تا جای دیگر بار دیگر
در گوش هدفون دارم و در سر کلاهی
تنها پناهم گفتگوهای خیالیست:
او دوست میدارد مرا خواهی نخواهی
ایمیل یا شماره تلفن خودتون رو به صورت خصوصی برای همین پست
ارسال کنید تا
شرایط/زمان/مکان برگزاری رو با هم هماهنگ کنیم.
به زودی امکاناتی را برای ثبت نام دورههای آموزشی آغازگر(یک ستاره)
تحت مقررات فدراسون سیمس در همین وبلاگ فراهم میکنم
مستی نفست شراب دارد
دیدار تو حکم خواب دارد
مهمان نگاهت هر که باشد
مهمانی آفتاب دارد
خورشید بچرخ تا بچرخد...
...سیاره ی دل.شتاب دارد.
حیرانی جاودانگی عشق
راهیست که پیچ و تاب دارد
از گوشه ی پلک نازکت باز
ما را صله ا ی ثواب دارد


آخرین عکسهایی که از آشیانه ی مرجانی جزیره کیش گرفتم.
چند روزیه خبر دارم مرجانها زیاد سر حال نیستند.
حالا چه وقت نوک زدن و دانه چیدن است؟
سهم تو از کبوتریت پر کشیدن است.
یک جمله گفت گندم داناـ از این قرار...
..."دل خوش کنک".که فکر تو بال پریدن است.
حالا ظهور هر شب مهتاب برکه ای
نقل همان حکایت دام آفریدن است
این از کدام طبع طبیعت سرشته بود؟
محکوم خاک حاکم خنجر کشیدن است؟
گندم٬علف٬تو-و-یا گاو مزرعه
فرقی نمیکند همه حکمش چریدن است.
جای تو خاک نیست به خورشید سر بزن
سهم تو از کبوتریت پر کشیدن است.
(از سکته ها مطلعم)